Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2297 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
little go
U
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
previous examination
U
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
first rate
U
نخستین درجه
to cram
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to swot
[British E]
for an exam
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to mug up
[British E]
for an exam
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
graduation
U
درجه گرفتن
graduating
U
درجه گرفتن
graduates
U
درجه گرفتن
graduate
U
درجه گرفتن
to take one's d.
U
درجه گرفتن
break shot
U
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
gradation
U
ترفیع درجه گرفتن
gradations
U
ترفیع درجه گرفتن
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
changed
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
change
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
changes
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
changing
U
چاپ گرفتن از محل هایی که داده باید در آنها تغییر کند
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
debutant
U
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
Oxbridge
U
دانشگاههای آکسفورد و کمبریج
pillsbury defence
U
دفاع کمبریج اسپرینگز
Oxbridge
U
وابسته به دانشگاههای آکسفورد و کمبریج
How can you ask?
U
این باید واضح باشد برای تو
Where do I change for ... ?
برای رفتن به ... کجا باید عوض کنم؟
at first a
U
در نخستین دید در وهله نخستین
overhead
U
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
I must make a special note of that.
U
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
Where do I change for ... ?
برای رفتن به ... کجا باید مترو را عوض کنم؟
You will have to pay duty on this.
شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
beadroll
U
صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
broaches
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broached
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broach
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaching
U
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
dan
U
درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
gentleman commoner
U
شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
Collegiate Gothic
U
[گوتیک غیرمذهبی در کالج کمبریج و آکسفورد در قرن نوزدهم میلادی]
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
direct reading dial
U
درجه بندی برای قرائت مستقیم
to send round the hat
U
برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
nurser
U
شیشه درجه دار برای شیردادن کودک
outsource
U
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
prospectuses
U
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectus
U
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
windage
U
درجه تنظیم تیر برای پیشگیری اثر باد
drop
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drops
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropping
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
dropped
U
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
languages
U
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
powers
U
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
jobs
U
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
job
U
دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
language
U
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
power
U
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powered
U
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powering
U
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
tentative
U
امتحانی عمل تجربی
sit for an examination
U
در امتحانی شرکت کردن
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
humidistat
U
اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
notification message
U
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
To get a pass.
U
امتحانی را گذراندن ( قبول شدن )
to sit for an examination
U
در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
mask
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
inherent addressing
U
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
smoke test
U
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
enlist
U
برای سربازی گرفتن
enlists
U
برای سربازی گرفتن
enlisting
U
برای سربازی گرفتن
fetch
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched
U
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
grader
U
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
shift
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifts
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifted
U
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
raw
U
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
address
U
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses
U
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed
U
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
transaction
U
رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
extra cover
U
پوشش اضافی برای بل گرفتن
to run for the bus
U
برای گرفتن اتوبوس دویدن
to borrow for ... weeks
U
برای ... هفته قرض گرفتن
catch at
U
برای گرفتن چیزی کوشیدن
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
to scramble for something
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
copy protect
U
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
moves
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
to graps at anything
U
برای گرفتن چیزی کوشش نمودن
move
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
telescope
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
to hog
<idiom>
U
بی پروا برای خود گرفتن
[اصطلاح]
overtaking sight distance
U
مسافت دید برای سبقت گرفتن
To have design on someone . To malign someone .
U
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
moved
U
مانوور برای گرفتن نفر جلو
put to the question
U
برای گرفتن اعتراف زجر دادن
telescopes
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
bass bug
U
حشره برای گرفتن ماهی خاردار
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
stair stepping
U
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
search
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searchingly
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches
U
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
carries
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
burdended
U
فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
prize fight
U
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
carried
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying
U
گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
tampion
U
توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
cp
U
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل
bid
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
float
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
blitzes
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
dead letter box
U
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
floated
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
bids
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
shut out
<idiom>
U
مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
floats
U
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
disable
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
disables
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
dummies
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy
U
کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
disabling
U
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه
blitzing
U
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
aligned
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
provisor
U
کسیکه از طرف پاپ برای گرفتن درامد کلیسامعرفی میشد
aligns
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
U
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
aligning
U
ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
decoying
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
noise
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
decoys
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
noises
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
decoy
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed
U
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
kill off
U
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
block the plate
U
موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
ATC
U
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
braided
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid
U
الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
paces
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
pace
U
شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
damping vane
U
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
gauging rod
U
میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
carriers
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
formats
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
caban
U
طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
Biomimicry
U
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
To tell some one his fortune .
U
برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
an fitting
U
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
okuns law
U
براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
Bounty hunter
U
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
to take a sample of blood
U
گرفتن نمونه خون
[برای آزمایش خون]
querying
U
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
tink and grow rich
1
incentive
1
affixation
3
Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com